#صدای_معلمان غم نامه

#صدای_معلمان

غم نامه

عرض سلام و ادب محضر همه دوستان

بنده دانشجوی دکترای حقوق، سال ۹۰ در آزمون قوه قضاییه شرکت نموده و به سرعت تمام مراحل گزینش رو طی و در دادسرای استان به طور رسمی مشغول به کار شدم. (یادم هست اونقدر گزینش قوه قضاییه ماهارو تحویل میگرفت که شک کردم پرسیم آقا: استخدام ما دولتیه؟ ناراحت شد گفت: دولتی چیه؟ حکومتیه.) هنوز چند روز از اشتغال به کارم نگذشته بود که با اطلاعیه ی جذب نیروهای قرآنی آشنا شدم؛ از آنجایی که قاری و حافظ چند جزء از قرآن کریم بودم به اصرار اطرافیان و اینکه معلمی شغل شریفی هست و دادگاه با جرم و مجرم سروکار دارد، مراحل استخدامی آموزش و پرورش را طی نموده و با علاقه مشغول خدمت به فرزندان این مرز و بوم شدم به نحوی که به لطف خدا مثل اکثریت همکارانم، جزء برترین های منطقه محل خدمتان بوده ایم. اما متاسفانه بجای اینکه بعد از ۵ سال مثل بقیه، استخدام آزمایشی و رسمی بشویم، هنوز بعد از ۱۰ سال پیمانی هستیم و از بسیاری از حقوقمون مثل رتبه بندی و واریزی های دیگر محروم شدیم. تأسف از اینکه آموزش و پرورش ۱۰ سال از بهترین زمان عمر امثال بنده که می تونستم در جایگاه قضاوت یا وکالت یا دفتر اسناد رسمی مشغول بکار شوم را هدر داد و کاری کرد که با ۶ میلیون تومان حقوق، شرمنده زن و بچه و مورد سرزنش دوستان خود که اکثرا قاضی و وکیل هستند قرار گیرم. این غم نامه را نوشتم که برسد به دست مسئولینی که ذره ای تعهد و ایمان در وجودشان هست، شاید در کنج خلوت خود با خدای خود، یکبار برای همیشه به وظیفه خود در قبال زیردستان عمل کرده و به حقوق تضییع شده آنها رسیدگی نمایند. بدانند که در گوشه و کنار این مملکت کسانی هستند که شبانه روز بخاطر بی تفاوتی و ترک فعل های آنها دچار ضرر وزیان شده و زن و فرزندان این افراد، در سختی های این روزها، نفرین گوی آنها هستند.والسلام علی عبادالله الصالحین

فرهنگیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.