هنر معلم تاثیر است ،نه تدریس
«من معلّم هستم»
هر شب از آینه ها میپرسم:
به کدامین شیوه؟
وسعت ِ یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب ِ دریاچه یِ عشق؟
غرق ِ دریایِ تفکّر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
«من معلّم هستم»
نیمکت ها نفس ِ گرم ِ قدمهایِ مرا میفهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز ِ پرواز ِ مرا میدانند
سیب ها دست ِ مرا میخوانند ...
«من معلّم هستم»
درد ِ فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال من است ...